رژیم و اپوزیسیونش سر و ته یک کرباسند ؛
دفاع از حقوق و مطالبات اقوام ! ایرانی ! و ایستادگی در برابر تجزیه ملت ایران !!!
آذربایجان اویرنجی حرکاتی : در زیر می توانید متن مصاحبه ی دبیر کل حزب مشروطه را مشاهده فرمایید که خود گویای همه چیز است .
گفتگو با فواد پاشائی دبیر کل حزب مشروطه ایران
از نظر تأمین حقوق برابر و آزادیها ما هیچ تفاوتی میان هیچ یک از بخشهای ایران و هیچ یک از اعضای این ملت قائل نیستیم. زورگوئی و سرکوب هر عضو این ملت و هر بخش آن به معنای زورگوئی سراسری است و هر ایرانی آگاه و با شرفی باید در برابر آن ایستادگی کند.
تلاش ـ اخیراً گزارشی منتشر شده است و حکایت از سمیناری دارد که توسط گروه کاری به نام ایران و وابسته به کمیسیون خارجی کنگره آمریکا برگزار شده است. افرادی تحت عنوان نمایندگان «اقلیتهای ملی، اتنیکی و مذهبی» به این سمینار دعوت شده بودند تا شرحی از موارد نقض حقوق بشر اقلیتهای نامبرده در ایران را ارائه نمایند.
در درجه نخست بفرمائید آیا شما از جریان آن سمینار اطلاعاتی بیش از آنچه در آن گزارش آمده است، دارید؟ به عنوان نمونه از ارگانها و نهادهائی که این سمینار رابرگزار کردند؟
پاشائی ـ با درود و تشکر از زحماتی که می کشید، همانطور که می دانید در آمریکا سازمانها و نهادهائی وجود دارند که در مورد موضوعات و مسائل مختلف مطرح برای این کشوراعم از داخلی یا خارجی تحقیق و بررسی می کنند. و تلاش می کنند نظرات و نتایجی را که به آنها دست یافته اند به دولتمردان آمریکائی چه در کنگره و چه در دولت ارائه نمایند.
مؤسسه ای که در حقیقت هسته اولیه برگزارکننده و دعوت کننده این سمینار بود «کنگره رهبری حقوق بشر» است که در اصل یک مؤسسه خصوصی آمریکائی است. این مؤسسه سعی می کند نقش یک Thinktank را بازی کند. این سازمان گروه های مختلفی از جمله تعدادی از نمایندگان کنگره آمریکا را به این نشست دعوت کرده بودند تا زمینه آشنائی آنها را با مسائل قومی ایران فراهم کنند. اگر به متن گزارش توجه کنید؛ خود نمایندگان کنگره در آن جلسه اعلام کرده اند که چندان آشنائی تا آن زمان با چنین مسائلی در ایران نداشته و خیلی خوشحال هستند که امکان آشنائی فراهم شده است و آنها از وجود چنین رفتارهائی نسبت به اقلیتها در ایران اطلاع کسب کرده اند. آنها همچنین ابراز امیدواری می کنند که در آینده آشنائی بیشتر با این گونه مسائل پیدا کنند. همین ابرازات نشان می دهند؛ کسانی که به نشست دعوت شده بودند اطلاع درستی از جامعه ایران و استخوانبندی جامعه ما نداشته و ندارند. و در حالیکه در این زمینه ها بسیار مبتدی هستند، اما خواهان آشنائی با وضع ایرانند. بنابراین و به نظر من بسیاری از گروههای دیگر می توانند در این گونه اطلاع رسانی نقش داشته باشند. هیچ لزومی ندارد این امور در انحصار چند سازمان قومی گذاشته شود. در عین حال که آنها نیز لازم است مسائل خود را بیان کنند، اما سازمانهای دیگر هم لازم است دیدگاههای خود و تاریخ دقیقتری از مسائل قومی را به اطلاع مقامات و نمایندگان کنگره برسانند.
تلاش ـ آیا نمایندگان حزب مشروطه ایران هم در این نشست حضور داشتند. البته حزب شما مدعی نمایندگی هیچ گروه یا اقلیت خاصی نیست. اما از این جهت این سئوال را می کنم، چون حزب مشروطه ایران در گردهم آئی های مشابهی در زمینه روشنگری در باره رفتار حکومت درنقض حقوق و آزادی های مردم و سرکوب های داخل ایران نقش بسیار فعالی در آمریکا داشته است.
پاشائی ـ حزب به آن جلسه دعوت نشده بود. اما ما دو ـ سه روز قبل از برگزاری از سازماندهی این نشست مطلع شده بودیم. چند تن از اعضای حزب نیز در این جلسه به عنوان شنونده و ناظر ایرانی حضور یافتند. طبعاً اعضای ما آمادگی آن را داشتند که اگر فرصتی به آنها داده شود، پرسش های دقیقتری را در زمینه مسائل قومی در ایران یا سراسری بودن نقض حقوق بشر در ایران و در باره وجود یک مبارزه سراسری برای آزادی و دمکراسی در کشور مطرح کنند. اما به عنوان سخنران، خیر به آنجا دعوت نشده بودند.
البته در جریان سخنانی که در آن سمینار ارائه شد، اعضای حزب سعی کردند پرسش هائی را مطرح کنند و تذکراتی را در مورد صورت واقعی مسئله بدهند و بر خلاف ادعاهائی که می شد، در مورد «چند ملتی» بودن ایران و این که گویا ملتهای دیگر تحت ستم ملتی تحت عنوان «ملت فارس» هستند، در جهت روشن کردن ذهن شنوندگان توضیحاتی بدهند.
من وقتی متن گزارش را خواندم، دیدم در آنجا ملت ایران را به ملتها آذری، بلوچ، عرب و کرد تقسیم کرده اند. همانطور که می دانید سالها است که برخی از سازمانها سعی می کنند اقوام ساکن ایران را ملت خوانده و ایران را به ملل مختلف تقسیم کرده به امید آن که این مفهوم را جا انداخته و در آینده و در زمانی که شرایط بین المللی آماده باشد، به توانند از آن در جهت برنامه های خاص و ادعاهای خود بهره بگیرند و طلب سرزمین یا دولت خاص آن «ملت» را بنمایند. اعضای حزب ما در آن نشست در صدد روشنگری و طرح واقعیت های ایران برآمدند.
تلاش ـ در این گزارش آمده است که عده ای در آن جلسه مدتی موجب توقف برنامه شدند. البته آنها را وابسته به گروههای سلطنت طلب معرفی کرده اند. منظور از گروههای سلطنت طلب چه بوده و توقف در کار چگونه و چرا بوجود آمد؟
پاشائی ـ طبیعی است که از سوی برخی از ایرانیانی که به عنوان ناظر و شنونده در آن سمینار شرکت کردند این حساسیت و کنجکاوی وجود داشت که اهداف برگزاری چنین جلسه ای چیست؟ هنگامی که در طول جلسه و سخنان بارها ایران را چند ملیتی می خوانند و مدعی می شوند که یک ملتی وجود دارد که ملل دیگر را تحت سلطه و ستم گرفته است، در برابر چنین سخنان خلاف واقع از سوی برخی از حضار اعتراض شده و سعی می شود توجه شنوندگان به این واقعیت جلب شوند که از همه اقوام ایرانی در حکومت حضور دارند. و هرگز و در هیچ مقطعی نبوده است که برای انتخاب یا انتصاب اعضای حکومت قومیت آنها مورد توجه قرار گرفته باشد. البته این درست است که در حکومت اسلامی ایران تنها مسئله وابستگی مذهبی یعنی مسلمان شیعه بودن و وفاداری به اصل ولایت فقیه معیار گزینش است و در این جا روشن است که بسیاری از کردها یا بلوچهای ما که سنی هستند، خودبخود از دایره سهیم شدن در قدرت کنار گذاشته شده اند و این یک تبعیض مذهبی است و نه قومی که همه ی ما می دانیم در ایران به شدت جریان دارد. سایر ایرانیان حاضر در برابر چنین سخنان غیرواقعی بدون آن که از قبل قصد اخلالی بوده باشد یا سازماندهی شده باشد، اعتراض کردند. متأسفانه به همه آنها سلطنت طلب نسبت داده اند.
تلاش ـ چرا سلطنت طلب؟ آیا تصور می کنند که بقیه گرایشها یا بقیه ایرانیها به چنین گفته ها و ادعاهائی اعتراض ندارند؟
پاشائی ـ در پاسخ به این سئوال دو نکته به نظر من می رسد؛ اول این که در آن سخنان و در این گزارش آمده است که «ستم ملی» و «ستم ملت فارس بر ملتهای دیگر» در دو دوره حکومت جمهوری اسلامی و پادشاهی پهلوی صورت گرفته و می گیرد. طبعاً شرکت کنندگان و معترضین را از هیچ نظر نمی شد به حکومت اسلامی متصل کرد، لذا بهتر دیدن آنها را به سلطنت طلبان یا طرفداران نظام پادشاهی نسبت دهند که حقیفت ندارد. نکته دیگر این که بعضی از نیروهای چپ و جمهوریخواه خیلی صریح و شفاف در باره تبلیغاتی که از سوی نیروهای قومگرا می شود مواضع خود را اعلام نمی کنند. شاید همین باعث پیش آمدن این برداشت بوده که گویا چپ ها و جمهوریخواهان از گرایشات جدائی طلبانه دفاع می کنند. و این مسئله زمینه را برای چنین سؤاستفاده ای فراهم کرده که معترضین را تنها به طرفداران پادشاهی یا سلطنت طلب نسبت بدهند که البته به نظر من اصلاً چنین نیست. تجربه ما از مواضع بسیاری از نیروهای ایرانی نشان می دهد که مقاومت در برابر چنین گرایشاتی به هیچ روی در انحصار یک گروه سیاسی خاص ایرانی نیست و میهن دوستان ایران در همه گرایش ها و نحله های فکری حضور دارند و ما شاهد ایستادگی و روشنگریهای ارزشمند آنها هستیم.
تلاش ـ همانطور که اشاره شد نمایندگان و اعضای حزب مشروطه در نشست های مشابهی به منظور اطلاع رسانی درباره وضعیت نامطلوب حقوق بشر شرکت داشته اند و در این جلسه هم هرچند نه به صورت فعال اما در مقام ناظر حضور داشته اند. با توجه به این که شما و اعضای رهبری حزب این نوع نشستها و نتایج و تأثیرات آنها را دنبال و ارزیابی می کنید، ارزیابی شما در باره این نشست و تأثیرات آن چیست؟
پاشائی ـ بنا به مشاهدات و ارزیابی ما این نشست تفاوتهائی با نشستهای دیگر داشته و می تواند برداشتهای دیگری از آن بدست آید. نخست این که در این سمینار سخنرانان به نقض حقوق بشر در حوزه ای پرداختند و گزارش ارائه دادند که به قول معروف تنها به قوم خودشان یا بخش معینی که بدانها وابسته هستند مربوط می شود. به عنوان نمونه سخنان خانم فاخته زمانی است فقط در مورد این که در آذربایجان این حقوق نقض می شود، صحبت می کند یا در باره این که در آذربایجان است که آزادیخواهان و دانشجویان مبارز دستگیر می شوند یا شکنجه می شوند. در حالیکه در جلسات دیگر بر روی نقض حقوق بشر در سراسر ایران و بر علیه احاد ملت ایران و تمامی گروهها انگشت گذاشته شده است. واقعیت آنست که در ایران دانشجویان، زنان، جوانان و کارگران سراسر ایران چون آزادی می خواهد چون حقوق عادلانه می خواهند، چون تأمین حقوق انسانی و امنیت می خواهند و برای این خواسته ها مبارزه می کنند، سرکوب می شوند و از این نظر تفاوتی میان دانشجوی تهرانی، تبریزی یا اصفهانی و مشهدی وجود ندارد. در مورد مطالبات اقوام ما بارها در کنفرانسها و کنگره های خود دفاع کرده ایم و فکر می کنیم همه آزادیخواهان در هر بخشی از ایران از این مطالبات دفاع می کنند. ما بارها اعلام کرده ایم که این مطالبات مصداق معین اجرای حقوق بشر در ایران است. ما در باره حقوق برابر سایر ادیان و مذاهب، از جمله در باره حقوق بهائیان اعلامیه صادر کرده ایم و خواستار تأمین امنیت و آزادی پیروان این ادیان شده ایم. دفاع از همه این مطالبات از اجزای منشور حزب ما بوده و اصول مبارزاتی ما هستند. یعنی اموری که ما، و به نظر ما سایر آزادیخواهان ایران باید برای آنها مبارزه کنند و می کنند. از نظر تأمین حقوق برابر و آزادیها ما هیچ تفاوتی میان هیچ یک از بخشهای ایران و هیچ یک از اعضای این ملت قائل نیستیم. زورگوئی و سرکوب هر عضو این ملت و هر بخش آن به معنای زورگوئی سراسری است و هر ایرانی آگاه و با شرفی باید در برابر آن ایستادگی کند.
اما تفاوت دیگر؛ شاید باید در نقش برگزارکنندگان و مقاصد آنها حساسیت و دقت بیشتری نشان داده و آن را به صورت دقیقتری بررسی کرد. من فکر می کنم در شرایط موجود دولت آمریکا بر مبنای منافع خودش مشکلات عمده ای با جمهوری اسلامی دارد و تلاش می کند جمهوری اسلامی را در هر نقطه ای و با هر وسیله ای ضعیف و منزوی کند. من امیدوارم دوستان و وابستگان به اقوام ما مورد چنین بهره برداریها یا سؤاستفاده هائی قرار نگیرند و اهرم فشاری در دست آنها نباشند. من امیدوارم سازمانهای قومی با نگاه هوشیارتر و بلندتری به تمامی صحنه بنگرند و مبارزه با جمهوری اسلامی را با دید بازتری نگاه کنند. از دید منافع غیر نگاه نکنند، از این دید که احیاناً با حمله آمریکا به ایران و درگیر شدن جنگ آمریکا با جمهوری اسلامی فرصتی برای این سازمانها فراهم خواهد شد. من امیدوارم سازمانهای قومی خود را حول چنین آرزوهائی سازمان ندهند و خودشان و کسانی را که بدین سیاستها دل بسته اند جمع نکنند و در معرض بازیچه شدن قرار ندهند.
تلاش ـ بعد از انتشار گزارش 16 سازمان امنیتی ایالات متحده آمریکا آشکارا از خطر بزرگ و جدی حمله نظامی این کشور به ایران کاسته شد. آیا این موقعیت جدید در رفتارها و سیاستهای سازمانها و گروههای قومی تأثیری داشت؟
پاشائی ـ البته چرخشهائی حاصل شده بود. در چند ماه گذشته و برای مدتی سازمانهای قومی در سکوت بسر می بردند. احتمالاً با انتشار این گزارش احساس کرده بودند که در جای نامطمئنی سرمایه گزاری کرده اند و به آن چیزی که می خواهند، نخواهند رسید. مسئله حمله را منتفی می دیدند. اما با مسائلی که جسته و گریخته به گوش می رسد، ظاهراً دوباره به ایران هشدار داده اند و گفته می شود که آمریکائی ها قصد حمله به ایران را دارند. به موازات پخش این گونه اخبار می بینیم مجدداً تلاطم و تلاش هائی در همسوئی هائی میان سازمانهای قومی صورت می گیرد. به همین دلیل است که در بخش قبلی صحبتهایم عرض کردم که امیدوارم سازمانهای قومی با درایت و نگاه وسیعتر و بلندتری به موضوع بنگرند و خود را وسیله ای در دست کشورهای دیگر قرار ندهند. کشورهائی که در معادلات سیاسی و معاملات بین المللی هیچ محدودیتی برای خود قائل نیستند.
تلاش ـ در سخنرانی ها در این نشست بر ستم ملی از سوی فارسها تکیه زیادی شد. از سوی دیگر این طور وانمود شد که طرفداران حکومتها چه پیش از انقلاب اسلامی و چه در زمان حکومت اسلامی فقط فارسها هستند. و حکومت تنها در انحصار فارسها بوده و هست. بی پایه بودن این سخنان با نگاهی حتا بسیار سطحی به ترکیب قومی حکومتها در ایران کاملاً آشکار است. پس مبلغین چنین نظراتی در پی چه چیزی هستند؟
پاشائی ـ در سخنان آقای حسین بر که به روایت خودشان قوم بلوچ را نمایندگی می کنند و خانم زمانی نیز به گفته خودشان نماینده آذریهای ایران هستند با ظرافت تاریخ 1925 را زمان آغاز ستم از سوی «ملت فارس» معرفی می کنند. البته در ضمن سخنان تلویحاً حتا این ستم به انقلاب مشروطه برگردانده می شود. البته چنین تلقینی از سوی خانم زمانی می تواند این برداشت را بدهد که چون قاجارها از قبائل ترک بودند پس حکومت مطلوب ایشان بوده است. سکوت دیگران اما در این موضوع و اطلاق اعمال ستم به «ملل» دیگر از زمان انقلاب مشروطه و یا حکومت رضاه شاه شاید این برداشت را بدهد که آنها خواهان مناسبات دوران پیش از انقلاب مشروطه و مخالفت با تشکیل دولت مدرن در ایران هستند و در این میان هم برخلاف واقعیت رنگارنگ بودن ساختار قومی دولت های ایران، یک ملت فارسی هم اختراع می کنند و حکومت ها را نماینده آن می دانند که این ملت اصلاً معلوم نیست کجاست. مثلاً بختیاریها، قشقائی ها، آنهائی که در خراسان زندگی می کنند و یا... تنها چیزی که در اینجا روشن است آنست که آنها ملت ایران را بر اساس زبان تکه تکه می کنند. اما چنین نگرشها و تلاشهائی بدون پیامد و خطر برای خودشان نیست.
به عنوان مثال به سخنان آقای الطائی توجه کنید. اولاً ایشان خود را نماینده 4 تا 5 ملیون عرب ایرانی می داند که معلوم نیست چه کسی به ایشان آن نمایندگی را داده است. علاوه بر این ایشان ادعای وجود 90 درصد از منابع نفت کشور را در سرزمین های آبا و اجدادی این جمعیت 5 میلیون عرب زبان می دانند. تعجب آور است که افراد دیگری از اقوام کرد و بلوچ از خود نمی پرسند معنا و پیامد سخنان آقای نماینده خود خوانده عرب زبانها برای کردهای ایران و برای منطقه بسیار فقیر از نظر اقتصادی بلوچستان چه خواهد بود؟ حال جدای از این که ما چگونه می خواهیم بر اثر تفکیک زبانی ملت درهم آمیخته ایران را ازهم جدا کنیم. ادغام جمعیتی در مناطق کردی و آذربایجانی را چه خواهیم کرد؟ کسانی که امروز بر تفکیک های قومی ـ زبانی بنا می کنند، نباید تعصبات برخاسته از این تبلیغات را از تعصبات مذهبی کمتر بگیرند. خشونت برخاسته از این نوع گرایشها بر سر تقسیم سرزمینی و منافع اقتصادی ناشی از آن باید هر وجدانی را از امروز بیدار کند. این دوستان بهتر است اندکی از خود بیرون آمده و بیرون از منافع اهداف سازمانی خودشان به قضایا و به آینده کاری که می کنند و سرنوشتی که برای اقوام خود و دیگران فراهم می کنند، بی اندیشند.
تلاش ـ در باره نمایندگان گنگره که در این نشست حضور داشتند و شما هم اشاره داشتید که بشدت ابراز ناآگاهی کردند، این پرسش را پیش می آورد که آنها نسبت به چه چیز بی اطلاع و ناآگاه هستند، در مورد این که در ایران حقوق بشر نقض می شود یا در این مورد که ایران سرزمینی کثیرالمله است و در آن در یک طرف «ملت ستمگر فارس» ایستاده و در طرف دیگر «ملت های ستمکش ترک و کرد و بلوچ و عرب و...» با توجه به این که شما با برخی از نمایندگان و دولتمردان این کشور در تماس بوده اید، آیا می دانید ناآگاهی آنها در باره چه موضوعی است؟
پاشائی ـ آنچه در آن گزارش آمده است، این است که ایران سرزمینی با چند ملت مختلف است. به عنوان نمونه بر اساس آنچه خانم زمانی به تفصیل توضیح داده، دولت مرکزی در ایران را تنها «ملت فارس» نمایندگی می کند. اگر کسی بخواهد نامی ترکی برای فرزند خویش انتخاب کند از آن جلوگیری بعمل می آورند و اصلاً توضیح نمی دهند که این فشار سراسریست. مثلاً اگر کسی خواهان نام اصیل ایرانی هم باشد، با همین ممانعت روبروست و جمهوری اسلامی به شما فشار می آورد تا نامی مذهبی و عربی برای فرزندان خود انتخاب کنید. تا کنون نمایندگان کنگره آمریکا فکر می کردند که یک رژیم فناتیک مذهبی زندگی را به مردم ایران سخت و تنگ می گیرد و حالا در این جلسه عده ای آمده اند و می گویند این فارسها هستند که دارند به اقوام دیگر ایرانی فشار می آورد. در اصل این افراد با توضیحات و اطلاعات نادرست خود حکومت اسلامی را تا حد زیادی از این صحنه دور کرده، از فشار روی حکومت مذهبی و فناتیک کاسته و فشار را روی فارسها گذاشته اند. خود این مطالب برای نمایندگان کنگره آمریکا که آشنائی با این مسائل ندارند، تعجب برانگیز است. آنها که تاکنون مطالب دیگری شنیده بودند، حالا چیزهای تازه ای شنیده و خواستار جلساتی برای کسب آگاهی بیشتری شدند.
تلاش ـ البته افرادی که به نمایندگی از سوی اقوام ایرانی در این سمینار شرکت کرده بودند و سازمانهای آنها نشان داده اند که به قوانین و تعاریف معتبر بین المللی اعتنا نداشته و در بحثها نیز چندان تمایلی به مستند ساختن ادعاهای خود به نرم و عرف پذیرفته در میان کشورهای جهان نیستند. اما از نمایندگان رسمی حکومت یک کشور آن هم کشوری چون ایالات متحده آمریکا انتظار می رود از تعاریف رسمی مفاهیم مهمی چون ملت، سرزمین، قوم، اقلیت و نظائر اینها اطلاع داشته باشند.
سئوال ما این است که چنین سخنانی را این افراد به چه اعتباری و با استناد به کدام روابط و عرف بین المللی می پذیرند؟ به چه استنادی آنها یک روزه و طی جلسه ای آن هم از سوی چند مؤسسه خصوصی که معلوم نیست چه اهداف و منافعی را دنبال می کنند برگزار شده و تنها بر ادعای چند نفر چند ملیتی بودن ایران را می پذیرند؟ آیا آنها دل نگران بی اعتباری مواضع رسمی کشورشان نیستند؟
پاشائی ـ به نظر من نمایندگان دولت آمریکا کاملاً با مفاهیم و تعاریف معتبر بین المللی آشنا هستند. علت تعجبشان نیز از این بوده است که تا کنون ایران را یک ملت می شناختند ولی به ناگاه عده ای ایرانی پیدا شده اند و مدعی هستند که ایران از چند ملت تشکیل شده است. به همین دلیل هم نمایندگان کنگره اعلام می کنند که امیدواریم در جلسات بعدی بیشتر به این مطالب بپردازیم. آنها خواهان آشنائی بیشتری با مطالب تازه ای که در آن جمع شنیدند، می شوند.
به عقیده من اینجاست که نقش نیروهای دیگر اهمیت پیدا می کند. باید اطلاعات درست را به آنها داد. برای آنها روشن کرد که ملت ایران سابقه ای 2500 ساله دارد. اقوام ایرانی همواره از آغاز موجودیتشان در این کشور باهم زیسته اند. آنچه هم که تا کنون از پیکر ایران جدا شده در اثر حمله به خاک این کشور و در اثر شکست در این جنگها و حمله ها بوده است. ما ملتی هستیم که تاریخ استقلال نداریم. زیرا از بدو تاریخ ما در جهان حضور و حیات داشته ایم. در جهان تنها چند کشور هستند که چنین مشخصه ای دارند؛ از جمله چین، هندوستان، مصر و ما. ببینید که سایر کشورها چگونه و تحت چه شرایطی بوجود آمده اند یا بهتر بگویم تأسیس شده اند. مثلاً پاکستان را در نظر بگیرید، یا کشورهائی نظیر عراق، اردن یا کویت و...معلوم است که کی بوجود آمده اند و مرزهایشان را چگونه خط کشی و معین کرده اند. اتفاقاً به نظر من نمایندگان آمریکا تا این حد اطلاعات عمومی را دارند و باید داشته باشند. ولی وقتی به یکباره عده ای پیدا می شوند به عنوان 5 میلیون عرب یا نماینده بلوچها و یا دیگران، باید این را پرسید که این پست های نمایندگی را آنها از کجا کسب کرده اند. یک مرتبه این آماری که می گویند ما 65 درصد مردم ایران هستیم، خوب در چنین وضعیتی آن نماینده آمریکائی می گوید بهتر است نشستها را ادامه دهیم تا بتوانیم اطلاعات درست تری را بدست آوریم. از همینجاست که نقش سازمانهای سیاسی دیگر در دادن اطلاعات درست در باره تاریخ ایران و ترکیب جمعیتی و قومی آن آغاز می شود.
تلاش ـ صحبت از وظیفه سایر نیروها شد، با توجه به این که بخش درخور توجه ای از بدنه حزب در آمریکاست و تماسهائی هم با برخی نمایندگان آمریکائی دارید سیاست و برنامه حزب شما در برابر چنین اقداماتی چه خواهد بود؟
پاشائی ـ ما در این موضوع خاص تلاش خواهیم کرد با مؤسسه «کنگره رهبری حقوق بشر» و همچنین نمایندگانی از کنگره که در آن سمینار حضور داشتند، تماس بگیریم. البته لازم است در اینجا توضیح دهم؛ خانم آمریکائی که گرداننده بود نامش را در گزارش «کارتر» معرفی کرده بودند، اصل نمامش «کورتر» است و این خانم اگر اشتباه نکنم همسر یکی از کاندیداهای قبلی آمریکاست که ظاهراً از هم جدا شده اند و این خانم با چند تن دیگر از دوستانش این موسسه را به راه انداختنه است. هنوز هم به روشنی معلوم نیست این مؤسسه چه اهدافی را دنبال می کند. در هر صورت ما روی این موضوع کار خواهیم کرد. دوستان ما در حال حاضر مشغول تهیه چند گزارش هستند که آنها را برای این مؤسسه و نمایندگان ذکر شده خواهیم فرستاد. پس از آن است که ما می توانیم به درستی قضاوت کنیم که آیا دریافت کنندگان گزارش ما در همان جهت آن سمینار حرکت خواهند کرد یا خیر؟
تلاش ـ همه می دانند که حزب مشروطه ایران مواضع کاملاً روشنی در باره تمامیت ارضی ایران و یکپارچگی ملی می باشد. در عین حال حزب دارای یک برنامه پیشنهادی در باره حمایت از حقوق اقوام و مسئله ضرورت تقسیم دمکراتیک قدرت دارد. آیا این پیشنهادات برنامه ای خود را تا کنون در اختیار سازمانها و احزاب دیگر به ویژه احزاب قومی قرار داده اید؟ اگر بله آیا پاسخی، برخوردی یا نقدی در قبال آن دریافت کرده اید؟
فئواد پاشائی ـ حزب ما جزو اولین سازمانهای سیاسی بوده است که داوطلبانه به مسئله اقوام پرداخته و اعلام داشته که حقوق آنها را محترم می شمارد. ما معتقد هستیم که در فردای حکومت اسلامی اقوام ایرانی باید در پرورش فرهنگ و زبان خود آزادی کامل داشته باشند. باید بتوانند به زبان خود آموزش دیده و روزنامه ها و انتشارات دیگر خود را داشته باشند. مقامات محلی خود را انتخاب کنند. حکومتهای محلی پیشنهاد ما بوده است. آنچه برای همه مشترک خواهد بود آنجاست که نمایندگی رسمی ملت ایران مطرح است، مانند روابط بین المللی، ارتش و منابع ملی، زبان مشترک فارسی و پرچم شیرخورشید.
ما اعلام کرده ایم و در هر فرصتی بر آن تکیه می کنیم که از مطالبات و حقوق اقوام ایرانی دفاع می کنیم. حزب ما خود از افراد متعلق به همه اقوام ایرانی تشکیل شده است و ما وظیفه خودمان می دانیم از این حقوق و از حقوق تک تک اعضای ملت ایران و از همه بخشهای آن دفاع کنیم. اما متأسفانه برنامه ما تا کنون چندان مورد توجه سازمانهای قومی قرار نگرفته است.
تلاش ـ علت چیست؟
پاشائی ـ متأسفانه تجربه ما این گونه نشان داده است که سازمانهای قومی اساس بحثهای خود را بر محور «ملل ایران» سازمان داده و از تفکیک و جدائی حرکت می کنند. ما می بینیم وقتی کنگره ملل تشکیل می شود این سازمانها با اشتیاق تمام در آن شرکت می کنند. اما اگر سازمانهای دیگر از دفاع از حقوق و مطالبات اقوام ایران حرکت کنند و از این مطالبات دفاع نمایند، مورد توجه این سازمانهای قومی قرار نمی گیرد و کوچکترین مساعدتی از سوی آنها در جهت نزدیکی صورت نمی گیرد. مگر این که شرط آنها مبنی بر تقسیم ملت ایران به «ملل ایران» ابتدا پذیرفته شود که این هم البته از نظر ما غیر قابل پذیرش است.
تلاش ـ آقای پاشائی با سپاس فراوانحزب مشروطه ایران