رییس آینده مجلس؛ حداد عادل یا لاریجانی؟
آذربایجان اؤیرنجی حرکاتی: با به پایان رسیدن دور دوم انتخابات دوره هشتم مجلس شورای اسلامی آن چنان که نتایج رسمی اعلام شده حکایت دارد، محافظه گران اصولگرا اکثریت کرسی های مجلس هشتم را در اختیار خواهند داشت، هرچند که بر سر اینکه سهم دو جناح اصولگرا یعنی «ائتلاف فراگیر اصولگرایان » و «جبهه متحد اصولگرایان» چند کرسی خواهد بود وحدت نظر وجود ندارد.
در دور اول انتخابات مجلس که در بیست و چهارم اسفند ماه سال ۸۶ برگذار شد، سرنوشت
۲۰۹ کرسی مجلس روشن شده بود. اصولگرایان در بیست و یکم فروردین ماه اعلام کردند که ۱۴۷ نفر از راه یافتگان به مجلس در دور اول انتخابات به این جریان سیاسی تعلق دارند. در حوزه انتخابی تهران بزرگ در دور اول انتخابات ۱۹ نماینده از سی نماینده مجلس انتخاب شدند، و همه برندگان، بر پایه گزارش های منتشر شده از نامزدهای اصولگرایان بودند.
در دور دوم انتخابات هم در روز ششم اردیبهشت از یازده نماینده انتخاب شده تنها علیرضا محجوب از نامزدهای موسوم به اصلاح طلبان به مجلس راه یافت.
در این دوره از انتخابات هم به مانند انتخابات های پیشین اختلاف و اعتراض به عملکرد شورای نگهبان مهمترین موضوع اختلاف نظر سیاسی میان دو جناح عمده حکومتی یعنی اصولگرایان و اصلاح طلبان بود. اصلاح طلبان اعلام کرده اند که بیشترین نامزدهای رد صلاحیت شده متعلق به آنان بوده است.
رد صلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس هشتم انتقادهای بسیاری را به ویژه در بین اصلاح طلبان جمهوری اسلامی برانگیخت و موجب کناره گیری شماری از چهره های شاخص این جناح شد که صلاحیتشان تایید نیز شده بود.
همزمان گروهی از منتقدان جمهوری اسلامی می گویند که روش تعیین صلاحیت نامزدهای انتخابات در شورای نگهبان، قانون تعیین اعضای شورای نگهبان، شرایط تعیین شده برای نامزدی و همچنین برپایی انتخابات بدون حضور ناظرین مستقل، از جمله عواملی است که برگزاری انتخابات «سالم و آزاد» را در ایران، غیرممکن کرده است.
اتحادیه اروپا نیز پس از مرحله اول انتخابات مجلس هشتم در بیست و چهارم اسفند در یک اظهار نظر رسمی اعلام کرد که انتخابات در ایران آزاد و عادلانه نبوده است.
اتحادیه اروپا در بیانیه خود در باره انتخابات مجلس شورای اسلامی ایران اعلام کرده بود که «عمیقاً نگران است» که رای گیری دور از استانداردهای بین المللی برگزار شده باشد و امکان یک رقابت انتخاباتی را سلب کرده باشد
آنچه که در انتخابات دوره هشتم مجلس شورای اسلامی و به ویژه در مرحله دوم آن چشمگیر بود پائین بودن میزان شرکت واجدین شرایط در انتخابات بود.
به گفته مصطفی پورمحمدی، وزیر پیشین کشور که مسئولیت برگزاری انتخابات را به عهده داشت، تنها کمی بیش از ۲۶ درصد واجدان شرایط، یعنی حدود پنج و نیم میلیون نفر در دور دوم انتخابات مجلس هشتم شرکت کردند واز پنج میلیون و دویست هزار نفر واجدین شرایط در حوزه انتخابی تهران بزرگ تنها ۷۲۵ هزار به پای صندوق های رای رفتند.
گمانه زنی ها در باره رییس آینده مجلس
آنچه هم اکنون در تهران موضوع گمانه زنی های سیاسی است این است که چه کسی بر مسند ریاست مجلس آینده تکیه خواهد زد و تنش های درون جبهه اصولگرایان چه تاثیری بر کار آینده مجلس خواهد داشت.
سراج الدین میردامادی، روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی و رییس پیشین ستاد اطلاع رسانی انتخابات دوره هفتم وزارت کشور که در حال حاضر مقیم پاریس است با اشاره به تعداد کرسی هایی که جبهه متحد اصولگرایی به آن ظاهرا دست یافته می گوید: در این دوره تعداد کرسی های افراد مستقل نیز از دوره های قبل بیشتر می باشد که نشانه آن است که به دلیل فضای بسته ای که وجود داشته است، عده ای از نیروهای مستقل یا اشخاص اصولگرای منتقد احمدی نژاد، در قالب مستقل ها وارد مجلس شده اند و یک فراکسیون ۵۰-۴۰ نفری را شکل داده اند.
بنا به تحلیل آقای میردامادی، «مستقل ها» در معادلات آینده، به ویژه در انتخاب رییس مجلس، می توانند جایگاه مهمی پیدا کنند.
آقای میردامادی در مخالفت با این نظر که نظام با بحران مشروعیت مواجه است می گوید: «شرکت پایین مردم در انتخابات تا حدودی به شیوه و سیاست تبلیغاتی صدا و سیما هم بر می گردد که ظاهرا تبلیغاتی مانند دوره های پیشین انجام نداد.»
وی افزود: «در دوره های قبل می دیدیم که به دلیل احساس فقدان مشروعیت و در جهت کسب آن، دستگاه های تبلیغاتی نظام جمهوری اسلامی بیشتر تلاش می کردند، ولی در این دوره چه مرحله اول و چه مرحله دوم، این مسئله وجود نداشت. گویا آقایان و سردمداران جمهوری اسلامی، به این نتیجه رسیده اند که شرکت یا عدم شرکت مردم، مشروعیت دادن یا مشروعیت زدایی از نظام جمهوری اسلامی نیست.»
در باره وضعیت اصلاح طلبان درانتخابات، به نظر آقای میردامادی، از یکسو رد گسترده صلاحیت نامزدهای آنها و از سوی دیگر «موجی که سخنرانی آقای بوش به راه انداخت و رسانه های حاکمیت و اصولگرا بر روی آن خیلی تبلیغ کردند» و همچنین ساز ناهماهنگی که آقای کروبی و حزب اعتماد ملی می زد، این نتیجه قابل پیش بینی بود.
وی مشکل بزرگ اصلاح طلبان را در این می بیند که «رهبران و چهره های برجسته آنها، دیگر جایگاه اصلی خودشان را ندارند و به نظر می رسد که رهبری این جریان مانند آقای خاتمی، آقای کروبی و حتی آقای هاشمی، مقبولیت گذشته را در میان مردم ندارند.»
این تحلیلگر سیاسی، چشم انداز آینده را چندان امیدوار کننده نمی داند، زیرا به گفته وی، «حاکمیت، جامعه را به سمتی پیش می برد که این جامعه به زندگی و وضعیت بهتر امیدی ندارد و تلاش نمی کند که به مرحله بهتری دست یابد.»
عبور از احمدی نژاد؟
مهدی مهدوی آزاد، روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی در تهران با اشاره به سطح پایین مشارکت مردم در انتخابات - در دور اول حدود ۵۲ در صد در کل کشور، در تهران زیر بیست در صد در دور اول و زیر نه در صد در دور دوم ��" می گوید: «اگر در مجلس هشتم، شاخص ما این باشد که تعداد نمایندگانی را که با هدف حمایت از دولت نهم با هر قیمتی، به مجلس آمده اند را در نظر بگیریم، مجلس هشتم نسبت به مجلس هفتم نمایندگان کمتری از این دست دارد. اگر مراد ما، اصولگرایی با گرایش معتدل ویا اصلاح طلبی باشد و در شرایط جدید، فضای سیاسی کشور را به دو جناح موافق دولت و مخالف دولت تقسیم کنیم... قطعاً در مجلس هشتم تعداد نمایندگان منتقد دولت، بیشتر از مجلس هفتم است» زیرا نمایندگانی که با هدف «حمایت از آقای احمدی نژاد به هر قیمتی» به مجلس آمده اند، حدود ۵۰ نفر است.
به گفته آقای مهدوی آزاد، «در این شرایط و با توجه به اختلافاتی که بین آقایان لاریجانی و حداد عادل، تشدید شده است و با توجه به عملکرد آقای حداد عادل و باهنر در مجلس هفتم، به نظر می رسد که اکثریت نمایندگان مجلس به آقای لاریجانی گرایش دارند و گرایش کمتری به آقای حداد عادل وجود دارد.»
وی پیش بینی می کند که اگر نیروی بیرونی وارد نشود و«شیوخ نظام» سعی نکنند مجلس را کنترل کنند و مانع تشکیل مناقشات سیاسی شوند، اختلافات مجلس هشتم با دولت احمدی نژاد بیشتر خواهد شد.
این روزنامه نگار می گوید: «مجموعه شرایط موجود این فرضیه را تقویت می کند که بخشی از اصولگرایان به دنبال کاهش آرای مردم و کاهش حضور آنها و منفعل کردن بخش های فعال جامعه مدنی هستند. زیرا بخشی از جریان اصولگرا معتقدند پیروزی و ادامه تسلط بر ساختارهای انتخابی در جمهوری اسلامی، اعم از مجلس و دولت، مرهون خانه نشین شدن اکثریت مردم، منفعل شدن فعالان جامعه مدنی و خانه نشین شدن نخبگان و روزنامه نگاران خواهد بود.»
مهدی مهدوی آزاد می گوید: «نمی تواند این فرضیه را بپذیرد که آقای احمدی نژاد در انتخابات آینده ریاست جمهوری شرکت نمی کند چون جریان اصولگرا هنوز به نتیجه عبور از وی نرسیده است.»
وی معتقد است: «نباید آینده را کاملاً تیره و تار دید. بلکه باید منتظر تحولات و منتظر واکنش های جامعه، که هر چند سال بروز پیدا می کند، بود.»
«ترک برداشتن نظام جمهوری اسلامی»
حسن شریعتمداری، تحلیلگر سیاسی در هامبورگ بر این نظر است که انتخابات دوره هشتم مجلس بار دیگر مسئله بحران مشروعیت نظام را نشان داد، چون به گفته وی، نظام جمهوری اسلامی هنوز و بعد از ۲۸ سال استقرار، این نیاز را حس می کند که در هر انتخابات مشروعیت خود را به آزمایش بگذارد.
آقای شریعتمداری بر این باور است که «وجه اتحاد جبهه متحد اصولگرایان در حقیقت مخالفت با دولت کنونی است. این جبهه به محض این که از وجه سلبی به وجه ایجابی تغییر وضعیت یابند و بخواهند نماینده ای تعیین کنند که نماینده کل این جبهه برای ریاست جمهوری باشد، اختلافات زودتر از آن چه قابل حدس باشد شروع خواهد شد.»
به گفته وی، «بنابر این نیروهای اصولگرا به اجبار در آینده نیاز به یارگیری اجتماعی پیدا می کنند و در این یارگیری اجتماعی، خواسته های مردم مهم خواهد بود و این خواسته چیزی است که در محدوده تنگ طرفداران ثابت نظام نمی گنجد. خواسته ها بسیار فراتر از آن ۱۵-۱۰ درصدی است که در هر شرایطی رأی می دهند.»
آقای شریعتمداری می افزاید: «این طور نیست که بتوان با مهندسی اجتماعی، همیشه اوضاع را تحت کنترل داشت. بازاریابی سیاسی و خواسته های سیاسی از طرف سیاست مداران، جایگاه مهمی دارد و همیشه در کنترل نیروهای امنیتی و نیروهای برآمده از سپاه یا رهبری نخواهد بود.»
وی معتقد است: «بازیگران سیاسی همیشه در پی این خواهند بود که مشروعیت خود را از اکثریت مردم به دست آورند. بنابر این این فشار خردکننده از درون جامعه همراه با فشار بزرگ جهانی، چیزی نیست که نظامی بتواند در مقابل آن دوام بیاورد.»
به گفته آقای شریعتمداری، «بنابر این، این نظام دیر یا زود تـَـــَرک خواهد خورد.»