سلطه ی نیروهای حراستی و مصادیق فشار ساختاری در دانشگاه تبریز
آذربایجان اویرنجی حرکاتی : نکته ای که باید در جامعه ی ما جا افتد اینست که قدرت با سلطه متفاوت است. این تفاوت هم مبنای علمی و عینی دارد و هم مبنای فلسفی. توضیح و تبیین تفاوت های ماهوی قدرت و سلطه از نظر فلسفی و علمی نیاز به مقاله ی مفصل تری دارد. اما به طور ساده می توان گفت که قدرت دارای چارچوب و مبنای ضروری است ولی سلطه دارای هیچ چارچوبی نیست و به وجود آورنده ی آن بیشتر خواست ها و امیال سخیف و سرکوب شده ی انسان ( علی الخصوص انسان بدون آموزش) است...
در جوامع بدوی سلطه دارای نمودهای ساده ای است ولی با پیچیده شدن ساختارها، سلطه نیز شکل پیچیده تری به خود می گیرد و در شکل سلطه ی ساختاری پدیدار می شود یعنی آنچه که امروزه در دانشگاه تبریز اتفاق می افتد. سلطه حراست دانشگاه تبریز با استفاده از ساختارهای بوروکراتیک دانشگاه شکل ساختاری گرفته است.هر چند که به سبب تفاوت ماهوی سلطه و ساختارهای بوروکراتیک در بعضی مواقع تناقضات ساختاری آشکار می شود( که در این هنگام سلطه اصلی و بدوی حراست عیان می شود با عمل مستقیم و فیزیکی سعی در برطرف نمودن آن می کند.) اما بیم آن می رود که با ادامه این روند سلطه ی نیرو های امنیتی بر دانشگاه تبریز تکمیل شود که البته مسلماً نیروهای حراست فکر آن را در سر دارند و پروژه های مشخصی را برای تکمیل شبکه خود طراحی کرده اند که یکی از این مراحل اصلی آن ستاره دار کردن و حذف فعالان سیاسی در دانشگاه است. اما باید توجّه کرد که همگی این کارها و حتی ارعاب و آزار دانشجویان به بهانه نامناسب بودن ظواهر و پوشش در نهایت به فشار ساختاری منجر خواهد شد که یکی از عوامل پدید آورنده و شتاب دهنده ی جنبش هاست. یعنی در حقیقت این اعمال حراست دانشگاه تبریز دارای کار کردهای نهانی است که منجر به نارضایتی بیشتر و شکل گیری حرکاتی پیچیده علیه حراست خواهد شد. پس بهتر است نیروهای امنیتی دانشگاه تبریز با در نظر گرفتن و تحلیل شرایط اجتماعی و سیاسی به تجدید نظر در اعمال خویش بپردازند.باشد که هدایت گردند.