آذربایجان اویرنجی حرکاتی

گله جک بیزیمدیر azoyrenci_herekati@yahoo.com

آذربایجان اویرنجی حرکاتی

گله جک بیزیمدیر azoyrenci_herekati@yahoo.com

رفسنجانی : دلیلی بر خائن بودن بنی صدر وجود ندارد!

رفسنجانی : دلیلی بر خائن بودن بنی صدر وجود ندارد!

 

آذربایجان اؤیرنجی حرکاتی: خرداد امسال شاهد اقدام پر سر و صدای تلویزیون در نمایش صحنه هایی از رویدادهای دهه نخست انقلاب در قالب مستند «سیره عملی امام روح الله» بودیم که طی دو دهه گذشته سانسور می شد. اکثریت جامعه کنونی ما را جوانانی تشکیل می دهند که طی دو دهه گذشته رشد کرده و با فضای دهه نخست انقلاب بیگانه اند. از این رو نمایش این صحنه ها جدای از همه کمبودها و بی انصافی هایی که اشاره خواهم کرد، می تواند گام مهمی در راستای آشنایی نسل جوان ما با واقعیت های انقلاب باشد. همین که بشود ...

 صحنه های متعددی از امام را دید، غنیمتی است که 14 سال است از مردم ما گرفته شده بود. ولی همه اینها دلیل بر این نمی شود که صدا و سیما از کار خود راضی باشد و از نامه تشکرآمیز اکثریت نمایندگان مجلس هشتم، چنین توهم کند که کار شاقّی کرده است! هنوز صدا و سیمای ما راه زیادی تا بدل شدن به یک «رسانه ملی» دارد. رسانه ای که دربرگیرنده نیازهای همه اقشار مردم و ارائه دهنده تحلیل های منصفانه و واقعی باشد. مستند «سیره عملی امام روح الله» باز هم نشان داد که صدا و سیمای ما هنوز یک «رسانه دولتی» است. چرا که همه تحلیل و حتی خبرهای آن، تکرار چیزهایی بود که سالهاست در قالب کتاب های کسل کننده درسی تاریخ و نیز سخنرانی ها و اعلامیه های رسمی به خورد جوانان ما  داده شده است. البته پیش از این مستند، شبکه تلویزیونی المنار لبنان (وابسته به حزب الله لبنان) چند سال قبل مستندی مفصل تر با عنوان «روح الله» تولید کرده بود که سرتاسر دروغ و تحریف ناشیانه تاریخ انقلاب بود. این مستند که حجم آن چند برابر مستند «سیره عملی امام روح الله» است و از سوی بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس در ایران نیز دوبله و منتشر شده و سه بار نیز از تلویزیون ما پخش شده است، بیش از صد خطای فاحش تاریخی دارد! گذشته از اینکه مملو از تحلیل های غیر منصفانه و یکسویه است. اگرچه دربرگیرنده نمایش صحنه هایی است که حتی در مستند اخیر ساخت ایران هم وجود ندارد، ولی در برخی موارد به ابتذال کشیده شده است! مثلاً در قسمت دهم آن که به دوران بیماری و ارتحال امام اختصاص دارد، ادعا شده که امام در اواخر اقامت در نجف، به بیماری سرطان مبتلا می شود ولی به طرز معجزه آسایی این بیماری متوقف شده و از سوی خداوند متعال چنین مقدّر می شود که امام به پاریس و سپس به ایران برود و انقلاب را رهبری کرده و نظام جمهوری اسلامی را مستقر کند و پس از گذشت بیش از یک دهه، دوباره این بیماری عود می کند و این بار امام را از پای در می آورد!!؟ امثال این دروغ شاخدار تاریخی که به هیچ منبع موثقی هم مستند نیستند، در این مستند فراوانند و حتی تاریخ برخی رویدادها نیز به اشتباه نقل می شود.(اعتراض دفتر آقای منتظری به این مستند را در اینجا بخوانید) از میان افرادی که در این مستند به بیان تحلیل ها و خاطرات خود از امام می پردازند، سخنان دری نجف آبادی دادستان فعلی کلی کشور نیز مضحک تر و غیر واقعی تر است. با این تفاصیل به نظر می رسد مستند «سیره عملی امام روح الله» بسیار آبرومندانه تر و منطقی تر باشد!

با این حال ضروری است که به اشتباهات و تحریفات این مستند هم اشاره ای شود. همانگونه که گفتم این مستند در واقع تکرار مکرراتی است که سالهاست در تریبون ها و نوشته های رسمی ما بیان شده و می شود. چیزهایی از قبیل غربزده و غیر اسلامی بودن کسانی مثل بازرگان، بنی صدر و سایر نیروهای ملی مذهبی، کمرنگ شدن نقش چهره های مؤثری چون طالقانی و منتظری، بزرگنمایی نقش آیت الله خامنه ای (قسمت های اول، سوم و چهارم)، خائن دانستن یاسر عرفات (قسمت اول) و بنی صدر (قسمت های پنجم، ششم و هفتم) و اشاره نکردن به جزئیات اختلافات درونی نیروهای طرفدار امام از این جمله اند. در قسمت نخست نیز ادعای عجیب و غریبی مطرح می شود که بیان آن زیبنده یک برنامه تحلیلی تلویزیونی نیست. در این قسمت ادعا می شود که فرمان امام مبنی بر نادیده گرفتن حکومت نظامی روز 21 بهمن 1357 موجب نگرانی طالقانی و بازرگان می شود و امام در پاسخ به تماس تلفنی طالقانی به او می گوید که این دستور وی یک منشأ غیبی دارد! الیته گوینده این مستند نمی گوید که این منشأ غیبی چیست؟ ولی آنگونه که شنیده ام ادعا شده که امام خمینی به آیت الله طالقانی گفته که این دستور را از امام زمان دریافت کرده است! البته چنین چیزی صحت ندارد و تا جایی که می دانم این موضوع از بافته های وزیر سابق شعار است! (بازتاب نقل این داستان ساختگی را در سایت بی بی سی ببینید.) بیان چنین داستان مجعولی در این مستند در کنار دیگر تحلیل های آن، ما را به این نتیجه می رساند که این مستند، قرائت احمدی نژادی از شخصیت امام خمینی است!

ادعای خائن بودن نخستین رییس جمهوری اسلامی ایران نیز چندی است که با امّا و اگرهای فراوانی مواجه شده است. همانند گذشته، در این مستند نیز تأکید می شود که فرمان بنی صدر مبنی بر بمباران بقایای هلی کوپترهای آمریکایی در صحرای طبس اقدامی مشکوک و هماهنگ با توطئه های آمریکا بوده است(قسمت 5)، به دلیل حمایت ارتش از بنی صدر، از تصفیه ناتمام ارتش ابراز تأسف می شود!(قسمت5)، بنی صدر متهم به کارشکنی در ایجاد هماهنگی بین ارتش و سپاه می شود (قسمت 6) و رکود جبهه های جنگ به مدیریت خائنانه بنی صدر نسبت داده می شود (قسمت 7). در حالی که منابع مورد وثوق و استناد، خلاف این ادعاها را ثابت می کنند. اگر به صفحه 12 روزنامه کیهان 23 خرداد 1360 بنگریم، خواهیم دید که فرماندهان شهید ارتش (فلاحی و فکوری و نیز شهید وحید دستگردی) و نیز مرحوم سرلشگر ظهیرنژاد و ناخدا افضلی، تنها ساعاتی پس از برکناری بنی صدر از فرماندهی کل قوا و نیز ملاقات خصوصی شان با امام و چند روز پیش از عزل بنی صدر از ریاست جمهوری، چه قضاوتی درباره دوران فرماندهی بنی صدر بر جبهه ها دارند. شهید فلاحی که در زمان انجام این مصاحبه، عالی رتبه ترین مقام ارتش بوده است، صراحتاً از زحمات بنی صدر تشکر کرده و به نمایندگی از فرماندهان ارتش می گوید:«اخلاق اسلامی و وجدان میهنی من حکم می کند که به نام جانشین رییس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران از تلاش های آقای دکتر بنی صدر ستایش کنم... ما شاهد زحمات آقای بنی صدر در مورد توجه به جنگ بودیم و از آن حق شناسی می کنیم... من به عنوان یک مسؤول، مراتب حق شناسی خود را از تلاش هایی که فرماندهی نیروهای مسلح سابق(بنی صدر) معمول می داشت اعلام کردم. هم معتقد بود و هم تلاش می کرد که نزدیکی و هماهنگی و همکاری بیشتری بین نیروها باشد و من صادقانه این را بیان می کنم. به دلیل اینکه او هم در مقابل امام مسؤول بود و هم در پیشگاه خدا و ملت ایران. ایشان به رأی العین دیدند آنجا که همکاری و هماهنگی بین ارتش و سپاه بیشتر است، نتیجه مطلوب تر است و یکی از آرمان های او بازپس گرفتن زمین های مادری ما بود. هیچ دلیلی وجود ندارد که بگوییم او نمی خواسته است همکاری و هماهنگی بیشتری بین ارتش و سپاه باشد. خیلی هم در این مورد سعی می کرد و به خصوص همکاران من حاضرند.»  شهید فلاحی حتی حاضر نمی شود بگوید که بنی صدر از فرماندهی کل قوا عزل شده است. او به خبرنگاران می گوید:«من ترجیح می دهم به جای برکناری، لفظ استرداد اختیارات واگذار شده را به کار ببریم.» وی در ادامه این مصاحبه مطبوعاتی تصریح می کند که در پایان دوره فرماندهی بنی صدر، تنها چهل درصد زمین های اشغالی در دست نیروهای مهاجم باقی مانده است. در همین مصاحبه، شهید فکوری وزیر دفاع و فرمانده نیروی هوایی ارتش و مرحوم ظهیرنژاد فرمانده نیروی زمینی ارتش از بی سابقه بودن عملکرد ارتش در دوران فرماندهی بنی صدر سخن گفته و از آن دفاع می کنند. اکنون نیز پس از گذشت بیست و هفت سال از آن روزها چند چهره سرشناس مخالف بنی صدر نیز بر خائن و وابسته نبودن او صحه گذارده اند. هاشمی رفسنجانی که یکی از سه ضلع مثلث رهبری جریان مخالف بنی صدر (بهشتی، رفسنجانی و خامنه ای) را بر عهده داشت، چندی پیش به روزنامه همشهری گفت که دلیلی وجود ندارد که بنی صدر وابسته به دستگاه های جاسوسی غرب بوده باشد. همچنین ماه گذشته نیز دو فرمانده شاخص جنگ (رحیم صفوی و علی شمخانی) که از مخالفان بنی صدر نیز شمرده می شدند، در گفتگوی تلویزیونی شان بر خائن نبودن او تأکید کردند. هادی غفاری مخالف جنجالی بنی صدر نیز سال گذشته وی را از بسیاری از اتهامات تبرئه کرد. برای همین فکر می کنم که رسانه ها و تریبون های رسمی ما نباید به همین راحتی حکم به خیانت بنی صدر کنند. چه خوب بود که صدا و سیمای ما  در روزهای پایانی خرداد در نشست های محققانه ای به بررسی و کالبد شکافی عملکرد بنی صدر می پرداخت.

از دیگر نکاتی که درباره مستند «سیره عملی امام روح الله» می توان گفت، ساکت ماندنش درباره برخی تحولات مهم دهه نخست انقلاب است. رویدادهای حساسی چون شورش حزب خلق مسلمان در سال 58، عتاب ها و انتقادات شدید امام خمینی نسبت به عملکرد شورای نگهبان، اختلافات شدید شخص رییس جمهور وقت (آقای خامنه ای) با نخست وزیرش (مهندس موسوی)،انشعاب جنجالی روحانیون مبارز از روحانیت مبارز، پرخاش امام خمینی به آقای خامنه ای درباره برداشت وی از محدوده اختیارات ولی فقیه (که در قسمت 14 به صورت متفاوتی از آن یاد شده) ونیز عدم اشاره به حملات شدید به امام به انجمن حجتیه و متحجرین حوزه از این موارد است. در حالی که در سرتاسر مجموعه به نیروهای نهضت آزادی و ملی مذهبی بارها حمله شده و آنها مصداق سخنان و عتاب های امام دانسته شده اند، ولی در قسمت 11 که به سخنان انتقادآمیز امام علیه انجمن حجتیه اشاره می شود(همان سخنانی که به اعلام تعطیلی انجمن حجتیه از سوی رهبر آن انجامید)، به هیچ وجه مصداق سخنان امام روشن نمی شود.

در این مستند هیچ اثری از نقش برجسته و پررنگ آقای منتظری در دهه نخست انقلاب نیست و حتی انتخاب وی به قائم مقامی رهبری نیز در قسمت 13 مورد اشاره کوتاهی قرار می گیرد، در حالی که بحث برکناری او و جریانات مربوط به مهدی هاشمی در قسمت 14 با آب و تاب فراوانی نقل می شود.

گذشته از همه این ایرادات تاریخی، از نظر فنی نیز این مستند، بسیار ضعیف و غیر جذاب است، تدوین ناشیانه ای دارد، موسیقی اش نامناسب است و حتی گوینده مناسبی برایش برگزیده نشده است. قیافه ظاهری و تن صدای گوینده هیچ تناسبی با حال و هوای این مستند ندارد.

در کل باید گفت که این مستند هم همانند کارهای مشابه پیشین، بیشتر شبیه بیانیه اعلام مواضع یک جریان سیاسی خاص است تا یک مستند تحلیلی تاریخی! چنین دفاعی از امام زیبنده نیست و بهتر است مسؤولین امر به فکر ارائه آثار شایسته ای درباره چنین موضوع حساسی بیافتند. خواب بیست ساله کافی است!اگر مدافعان امام نتوانند چهره واقع بینانه ای از ایشان نشان دهند، تردید نکنند که دیگران این کار را خواهند کرد. در آن صورت نمی توان تضمینی داد که تاریخ انقلاب تحریف نشود!

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد