آذربایجان اویرنجی حرکاتی

گله جک بیزیمدیر azoyrenci_herekati@yahoo.com

آذربایجان اویرنجی حرکاتی

گله جک بیزیمدیر azoyrenci_herekati@yahoo.com

مصاحبه ی اختصاصی جنبش دانشجویی آذربایجان ( www.azoh.net ) با جنا

مصاحبه ی اختصاصی جنبش دانشجویی آذربایجان ( www.azoh.net ) با جناب آقای حسن ارک ، نویسنده ی برجسته ی حرکت ملی آذربایجان

 

آذربایجان اویرنجی حرکاتی : حسن ارک ( علی حاج ابولو ) متولد شهر خوی در غرب آذربایجان است . ایشان به گواه بسیاری از فعالین نویسنده و ژورنالیستی برجسته در حرکت ملی آذربایجان محسوب می شوند . اما قلم وی ، که پاسخ بسیاری از مخالفان حرکت را در سالهای گذشته می داد ، چندی است به دلایل بسیاری که ایشان اصرار بر عدم تاکید بر آنها دارند ، در غلاف کشیده شده است . همکاری نزدیک او با نشریاتی چون شمس تبریز ، وراوی ، یاشیل مغان و ... موجب تحرک و تکاپویی دوچندان در این رسانه ها می گردید . نزدیک به 80 روز حبس انفرادی در جریان قیام های خرداد 85 و حبس های کوتاه مدت بسیاری نیز در سابقه ی فعالیت ایشان به چشم می خورد .

مصاحبه ی زیر با جناب آقای حسن ارک در خصوص روز دانشجوی آذربایجان و برخی مسایل دیگر حرکت ملی ، با همکاری ایشان به صورت کتبی آماده گردید و از نظر شما می گذرد .

 ( لازم به ذکر است ، جنبش دانشجویی آذربایجان مصاحبه های انجام شده با دیگر فعالین حرکت ملی آذربایجان را در روزهای آتی در تریبون خود ( www.azoh.net ) قرار خواهد داد . )...

 

 

 1. چنانچه استحضار دارید ‘ چند سالی است که روز نوزدهم اردیبهشت ماه ‘ در میان فعالین حرکت ملی آذربایجان و به خصوص دانشجویان به عنوان روز " دانشجوی آذربایجان " گرامی داشته می شود. به عنوان اولین سوال در مورد این روز و این که چه اتفاقی در سال 74 در آن روز به وقوع پیوست توضیحاتی برای آگاهی بیشتر خوانندگان بفرمایید.

در 19  اردیبهشت سال 74 بود که اعترضات دانشجوئی بر علیه پرسش نامه کذائی صداو سیمای برادران لاریجانی شکل گرفت و تحول مهمی را در پدیداری شاخه دانشجوئی حرکت ملی آذربایجان بوجود آورد.

در اردیبهشت سال 74 پرسش نامه ای با سوالات تحقیر آمیز ضد تورکی از طرف صداو سیمای برادران لاریجانی در دانشگاه تهران پخش شده بود. دانشجویان دانشگاه تهران در این مورد اعتراضاتی نمودند و نمونه این پرسش نامه را بدست دانشجویان دانشگاه تبریز نیز رساندند. دانشجویان دانشگاه تبریز در اعتراض به این پرسشنامه تجمع اعتراض آمیزی راه انداختند و قدرت سازماندهی و فراگیری خود را  به نمایش گذاشتند. آتها دانشجویان تورک و آذربایجانی زیادی را در این تجمع سازماندهی و جذب نمودند.

گستردگی این تجمع و توانمندی استدلالی حقوقی آن موجب گردید‘ عوامل سرکوب نتوانند آن را سرکوب نمایند. لذا حضور استاندار وقت آقای عبدالعلی زاده در دانشگاه و تکذیب و تقبیح پرسش نامه از طرف ایشان و اعلام اینکه این پرسش نامه مربوط به صداوسیما نیست؛ توانست دانشجویان را آرام نماید. صداوسیما نیز انتساب پرسش نامه به خود را تکذیب نمود و آقای عبدالعلی زاده استاندار وقت و سایر مسئولین قول دادند عوامل پرسش نامه را مجازات نمایند؛ گو اینکه طبق معمول هرگز توهین کنندگان به ملت شریف تورک آذربایجان مجازات نشدند. به نظر من نیز تا زمانی که در بر همین پاشنه میچرخد توهین گران به ملت تورک در ایران  از طرف مسئولین هرگز مجازات نخواهند شد.

د ر19 اردیبهشت سال 74  دانشجویان هویت طلب آذربایجانی توانستند نسبت به توانمندیهای خود؛ "آگاهی" یابند و در واقع نوعی "خودآگاهی" در دانشجویان تورک دانشگاهها ایجاد شد که برخی از دوستان این "خودآگاهی" را نقطه آغاز جنبش دانشجوئی آذربایجان معرفی مینمایند.

برا ی آگاهی بیشتر لازم میدانم برخی از سوالات پرسش نامه کذائی را نمونه بیاورم. در آن زمان گفته شد این پرسش نامه از طرف مرکز تحقیقات ؛ مطالعات و سنجش برنامه ای صداوسیمای جمهوری اسلامی که آن زمان ریاست آنرا لاریجانی بعهده داشت ؛ تنظیم شده است.

*اگر روزی قصد ازدواج داشته باشید؛حاضرید با یک تورک ازدواج نمائید. چنانجه فرزند دختری داشته باشید و روزی بخواهد ازدواج کند ؛ آیا حاضرید  او را به یک مرد تورک بدهید؟

*برای شرکت در بعضی مراسم مذهبی خاص مثل عاشورا و تاسوعا آیا حاضرید در مجالس یا دسته جات تورکها شرکت کنید؟

*اگر بخواهید خانه ای بخرید و ببینید همسایه دیوار به دیوار یا آپارتمان مجاور شما تورک هستند آیا حاضرید در همسایگی آنها زندگی کنید؟

*آیا حاضرید با فردی تورک هم اتاق باشید؟

*آیا حاضرید در محله ای که اکثریت آنها تورک هستند ؛ مسکن بگیرید؟

*آیا حاضرید در شهری آذری زبان زندگی کنید؟

*آیا حاضرید با فردی تورک رفت وآمد کنید او را به خانه مهمان نمائید و به خانه آنها بروید؟

به طوری که ملاحظه می فرمائید این پرسش نامه که با نام نظر سنجی تنظیم شده است محتوائی کاملا  ضد تورکی دارد. مسلم است که تورکهای غیور آذربایجان نسبت به این توهین باید واکنش نشان میدادند. البته اعتراض دانشجویان دانشگاهها مخصوصا دانشجویان دانشگاه تبریز شکل محکم و ویژه ای داشت که مورد اشاره قرار گرفت.

 

2. به نظر شما نفس این جدا سازی روز دانشجو در آذربایجان جنوبی از 16 آذر در سایر نقاط ایران چه دلایلی داشت ؟ آیا این عمل روند مثبتی طی کرده است؟ تبعات این روند را چگونه ارزیابی می کنید؟

البته اینکه بتوان ادعا نمود در آذزبایجان جنوبی روز دانشجو از 16 آذر (که روز دانشجو د رسراسر ایران محسوب میشود) جدا شده است ؛ جای بحث است و باید در این مورد بیشتر اندیشید. ولی شاید بتوان گفت که در این روز دانشجویان تورک هویت طلب به توانائی مدیریتی خود در سطح دانشگاهها "خودآگاهی" یافتند و همین "خودآگاهی" توانست شاخه دانشجوئی حرکت ملی آذربایجان را را به "خود" بشناساند. البته چنین شناختی (خودآگاهی) از نظر اینجانب هنوز در حال تکوین است و در روند پدیداری خود مراحل اولیه را طی می کند. به همین دلیل نیز ‌چپ و راست زدن آشکاری در عملکرد آن مشاهده میگردد. از نظر روحی روانی در این "خودآگاهی" حس اعتماد به نفس در معرض ویروس کشنده غرور و خودمحوری قرار دارد و همین ویروس در برخی موارد ارگانیزم حرکت را دچار تب میکند. تبی که در برخی  شدید مینماید و آنها ناچار  به حکیمهای سنتی پناه میبرند ؛ دچار عوام زدگی میشوند و از علم و تئوری میگریزند و صاحبان تئوری را  نفوذی و غیر خودی معرفی مکنند.

ولی آنچه در سوال شما به نوعی در جهت کشف دلایل "جداشوندگی" دانشجویان هویت طلب آذربایجانی از جنبش دانشجوئی سراسری ایران است‘ در واقع همان استقلال طلبی بحق مدیریتی  از شوونیسم فارس است که در روند سیاست گزاری  کلان جامعه در حال وقوع است. شاخه دانشجوئی حرکت ملی آذربایجان میل به جداشوندگی از جریاناتی دارد که رندانه اندیشه های شوونیسم فارس محور خود را در زیر چتر حفظ تمامیت ارضی کشور پنهان میدارند. هم اکنون در ایران مدیریت بسیاری از جنبشهای اجتمائی و سیاسی بشدت آلوده به این افکار شوونیستی فارس محور است. البته که حرکت ملی آذربایجان مجبور از جداشونگی از این گونه مدیریتهای آلوده و مغرض است. این اتفاق نه  تنها در جنبش دانشجوئی بلکه در جنبش زنان  د ر جنبش دموکراسی خواهی و در جنبش کارگری و سایر جنبشها در حال وقوع است. هر چند که پدیداری کامل؛ به زمان بسیار و تحولات بیشتر نیازمند است .

از نظر اینجانب این جداشوندگی نه تنها مثبت بلکه برای حرکت ملی آذربایجان واجب و ضروری نیز میباشد. این روند بتدریج موجبات  تحمیل مشروعیت سیاسی و هژمونیک حرکت ملی آذربایجان در سیاستهای کلان کشوری را فراهم خواهد آورد.

 

3. سوالی که مطرح می شود : با وجود این که بخش بزرگی از حرکت ملی را دانشجویانمان تشکیل می دهند‘ چرا و به کدامین دلایل اکثراً پس از اتمام دوره دانشجویی ‘ نیرو های این جنبش (حتی بعضاً فعالین رده اول آن ) منفعل شده یا اساساً حرکت ملی و اصول آن را به فراموشی می سپارند؟

من نمیتوانم منظور شما از اصطلاح "اصول حرکت ملی آذربایجان" را بفهمم. آیا واقعا آنچه که بنام حرکت ملی آذربایجان مطرح میکنیم اصول مدون و مشخصی دارد که بتوان آنرا اصول حرکت ملی آذربایجان بنامیم؟ من تا بحال متنی را ندیده ام که این اصول را مدون کرده باشد و همگان در مورد آن اصول به توافق رسیده باشند.

ولی اینکه میفرمائید فعالین دانشجوئی بعد از ورود به متن جامعه منفعل میشوند و حرکت ملی آذربایجان را فراموش میکنند در این مورد میتوان چنین گفت: متن و فضای جامعه با متن و فضای دانشگاه بسیار متفاوت است. دانشگاه جمعی نامنظم است. (جمع یا گروه نامنظم از نظر جامعه شناسی به جمع یا گروهی گفته میشود که اعضای آن همیشگی و دائمی نیستند بلکه ورودی و خروجی دارند .یعنی مداوم کسانی از سوئی وارد میشوند و کسانی از سوئی خارج میگردند) ترکیب سنی این مجموعه از جوانان است . جوانان البته نسبت به سایرین اکتیو وپرانرژی تر هستند. از سوی دیگر دانشگاه مرکز علمی و فرهنگی جامعه نیز هست. دانشجویان در چنین فضائی هم نیروی کافی برای برخی فعالیتهای اجتماعی وسیاسی دارند و هم وقت و امکاناتی در دانشگاه وجود دارد که  او را تا آستانه فعالیت جمعی و گروهی هدایت میکنند. دانشجو در دانشگاه هر لحظه در آستانه یک حرکت جمعی و گروهی قرار دارد. همچنین آگاهی و روحیه لازم برای چنین فعالیتهائی در دانشگاهها در دسترس است.همین مسائل در تلفیق با همدیگر موجبات فعالیتهای دانشجوئی را فراهم میآورد و شاخه دانشجوئی حرکت نیز از اینهمه بهره مند میشود.

ولی این فضا در بسیاری موارد تفاوت اساسی با فضای جامعه دارد. فضای کلی جامعه آنچنان مساعد نیست.انسداد سیاسی و بلبشوی معیشتی متن جامعه را فراگرفته است. دانشجو وقتی از دانشگاه به متن جامعه وارد میشود‘ مجبورا خود را در بلبشوی معیشتی گرفتار میبیند. انسداد سیاسی  جامعه او را نیز میفشارد. او دیگر نمیتواند جوانان متعددی را در زیر یک سقف جمع کند و عملا امکان فعالیت چشمگیر ندارد.

واقعیت این است که فورمولها وقانونمندیهای حاکم بر جامعه با فورمولها و قانون مندیهای حاکم بر دانشگاه کاملا متفاوت است. شاید بتوان گفت شرایط و قانونمندیهای جامعه سخت تر و سنگین تر از شرایط و قانونمندیهای حاکم بر دانشگاه است.لذا فعالین در متن دانشگاه نمیتوانند با همان شتاب و با همان جلوه که در دانشگاه فعالیت میکردند در جامعه نیز فعال باشند. او باید فورمولهای فعالیت در متن جامعه از نو کشف کند و یا باید از دیگران بیاموزد و خود را با دیگران هماهنگ نماید ؛ این همه سخت مینماید و متاسفانه در برخی موارد عامل سرخوردگی میشود. برخی ها ترجیح میدهند این همه هزینه های روحی و جسمی را به خود تحمیل ننمایند.در این مورد بسیاری مسائل دیگر نیز دخیل است که به علت کوتاهی مجال من نمیتوانم همه را توضیح دهم.

 

4. به نظر شما جایگاه جنبش دانشجویی در حرکت ملی و کارکرد خاص آن چیست؟ آیا این جنبش از کلیت حرکت و نهادهای آن مستقل است ؟

من معتقدم فعالیتهای دانشجویان تورک و آذربایجانی دانشگاهای کشور هنوز به سطحی که بتوان آنرا جنبش دانشجوئی آذربایجان جنوبی نامید نرسیده است. این جنبش در حال پدیداری و تکوین است .فعلا میتوان با کمی اغماض این حرکات و فعالیتها را تحت اصطلاح "شاخه دانشجوئی حرکت ملی اذربایجان" جمعبندی کرد.البته که با این دیدگاه؛نمیتوان فعالیتهای دانشجویان هویت طلب تورک و آذربایجانی را مستقل از حرکت ملی آذربایجان ارزیابی نمود.

 

5. اهداف و اولویت جنبش دانشجویی آذربایجان ‘ کدام خواسته ها و فعالیتها باید باشند؟

این سوال نیاز به توضیحات بسیار اساسی و عمیق دارد. ولی میتوان گذرا گفت که بدست آوردن هر چه عمیق تر دانش سازمانی و دانش سیاسی.

 

6. رابطه جنبش دانشجوئی آذربایجان با جنبش هم نام آن در سایر نقاط ایران ( جنبش دانشجویی ایران) چگونه تعریف می شود ؟ ویژگی های جنبش در آذربایجان چیست ؟

جنبش دانشچوئی سراسری در ایران هنوز نتوانسته است خود را به صورت اساسی جمع بندی و تئوریزه نماید و این جنبش از نظر تئوریک آلوده به افکار شوونیستی فارس محور است. شاخه دانشجوئی حرکت ملی آذربایجان نمیتواند سرنوشت خود را به دست مدیریت جنبش دانشچوئی بدهد. البته میتواند با آن در موارد معین و مشخص و موردی همکاری نماید؛ ولی به هیچ عنوان نباید مدیریت خود را در اختیار جنبشهای سراسری قرار داد. چطور که حرکت ملی آذربایجان نیز هرگز نباید چنین اشتباه خطرناکی را بکند.

در مورد ویژگیهای شاخه دانشجوئی حرکت ملی آذربایجان نمیتوان در این مختصر توضیح داد. اجازه دهید آنرا در جای دیگری بحث کنیم.

 

7. نقش azoh  در روند موجود حرکت ملی به ویژه جنبش دانشجویی را چگونه ارزیابی می کنید؟ به خصوص در شرایطی که اتحاد هر چه بیشتر ‘ شعار و نیاز اصلی حرکت ‘ حداقل در  سخنان تمامی فعالین نمایان است ؟

متاسفانه من فرصت نکرده ام تمامی فعالیتهای AZOH را مطالعه کنم و نمیتوانم در این مورد نظر خاصی بدهم و امیدوارم این کوتاهی را برمن ببخشید. ولی ضمن آرزوی موفقیت برای شما لازم میدانم بگویم که هر مجموعه ای که دموکراتیک و اخلاقی می اندیشد و دچار خود رهبرپنداری و خود محوری نیست و در تعالی اخلاقی و روحی خود میکوشد در نهایت موفق خواهد شد. امیدوارم در این وانفسای ضد اخلاق شما از آنهائی باشید که در نهایت موفق هستند.

 

8. اکنون بیش از پیش ‘ نقش فعال زنان در حرکت ملی و جنبش دانشجویی مان – به ویژه تحت نام جنبش فمینیسم – در آذربایجان به چشم می آید و نیاز گسترده آن عملاً احساس می شود . با این تفاسیر نقش دانشجویان این قشر از فعالین حرکت ملی و همچنین رابطه آن با جنبش فمینیسم مرکز نشین را چگونه ارزیابی می کنید؟

جنبش زنان در حرکت ملی آذربایجان هنوز پا نگرفته است. این از نقاط ضغف اساسی حرکت است. هنوز بسیار زود است که در این مورد حرفی و سخنی گفت. البته این به معنای آن نیست که زنان در حرکت ملی آذربایجان نقشی ندارند . نه خیر ‘ بلکه آنان یکی از بازوان پرتوان حرکت هستند ؛ ولی نمی توان فعالیت آنها را تحت نام جنبش زنان آذربایجان جمع بندی کرد.متاسفانه هستند تفکراتی که سعی دارند در پشت سر اصطلاحات قلمبه سلمبه خود را پنهان سازند و اغراض گروهی و شخصی خود را پیش ببرند. بدبختانه اصطلاح جنبش زنان آذربایجان جنوبی نیز از این موارد است که در برخی موارد بسیار آلوده و زشت مینماید.

 

9_بعد از قیامهای خرداد 85 روند حرکت ملی را چگونه ارزیابی می کنید؟

این سوال نیز نیاز به توضیحات بسیار اساسی و همه جانبه دارد. نمیتوان چنین مسئله عظیمی را در چند سطر توضیح داد. ولی باید اشاره کنم که بعد از قیام خرداد 85 لایه روشنفکری حرکت در مقابل بدنه توده ای آن مسئول است و وظایف خود را به انجام نرسانده است. از این بابت ما شرمنده ملت غیور آذربایجان هستیم. 

 

10- با توجه به خفقان موجود در شهرهای آذربایجان‘ استراتژی  اتخاذی حرکت ملی آذربایجان چگونه باید باشد؟ انتظار از دانشجویان در داخل دانشگاهها که با چنین فضائی مواجه هستند چیست؟

در شرایط فعلی اتخاذ سیاستهای مدنی و قانونمند و حرکت در چارچوب قانون تنها سیاست قابل قبولی است که باید اتخاذ کرد. این به معنای بی عملی و محافظه کاری نیست . متاسفانه شعار مدنیست و قانونمندی در دست عده ای از اپورتونیستها به پوششی برای سازشکاری وبی عملی تبدیل شده است.مدنی و قانونمند حرکت کردن به معنای بی عملی و سازشکاری و استحاله طلبی  نیست. بلکه باید محکم ایستاد و زندان کشید و کتک خورد. ولی با اینهمه هرگز از مدنیت و قانونمندی نباید فراتر رفت.این یعنی همان عملی که امروز قهرمان بزرگ حرکت ملی آذربایجان آقای عباس لیسانی انجام میدهند.در شرایط فعلی به صلاح حرکت نیست که هزینه های غیر مدنی را متحمل شود. لبته اتخاذ این سیاست ابدی نیست و در جای خود حرکت اگر مجبور شود تغییر سیاست خواهد داد. اما شرایط فعلی هرگز این را ایجاب نمی کند.شاخه دانشجوئی حرکت نیز قاعدتاً باید از این سیاست کلی تبعیت نمایند. جدی و فعال باشد از مواضع قانونی و حقوق  مدنی خود عقب نشینی نکند و با قاطعیت در مقابل قانون شکنان؛ چه در درون حکومت و چه در  بیرون حکومت؛ ایستادگی کند.

 

11. با توجه به تنزل موقعیت گوناز تی وی در میان مردم (به هر دلیل ممکن ) و نبود رسانه عمومی دیگری غیر آن در حال حاضر ‘ که دارای ارتباط بهتر و فراگیرتری در داخل باشد‘ راه حل پیشنهادی شما چیست ؟

آری متأسفانه حرکت ملی آذربایجان ارگان و تریبون مشخصی ندارد . با ظهور "گون آذ تی وی" این امید در دلها ایجاد شد که حرکت ملی آذربایجان بالاخره ارگان و تریبونی فراگیر را بدست آورده است . متأسفانه سیاستهای حاکم بر این تریبون ‘موجبات دلسردی فعالین را فراهم آورد و چنین نشد .  شخصا و منفردا قادر به ارائه راه حل قابل قبولی نیستم ؛ ولی به دوستان خارج از کشور پیشنهاد می نمایم در فکر ایجاد یک کانال تلویزیونی فراگیر و دمکرات باشند . تا بلکه حرکت ملی آذربایجان را از این بی تریبونی نجات دهیم .

 

در پایان با سپاس دوباره از وقتی که در اختیار ما قرار دادید‘ چنانچه سخنی با دانشجویان و خوانندگان عزیز داشتید ‘ آن را در میان بگذارید.

در پایان با تشکر از اینکه این امکان را برایم فراهم کردید؛  از دانشجویان و جوانان عزیز دوستانه و امیدوارانه خواهش می کنم ‘ اجازه ندهند‘ تفکرات رهبری طلبانه و خود محورانه کلیت حرکت را آلوده نماید. ما باید قادر باشیم با روح دموکراسی و انسان باوری را بر حرکت ملی آذربایجان حاکم سازیم . در غیر این صورت استبداد و خود محوری و رهبری طلبی  انسانهای حرکت را به بیراهه خواهد کشید .

نظرات 5 + ارسال نظر
سالی چهارشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 09:40 ق.ظ http://shagerdzerang.blogfa.com

جانب آقای ارک جمعی اژ دانشجویان دانشگاه پیام نور خوی سیزدن صمیمانه خواهش ادریخ بیزیم ده دانشگاه دا سمینار ورسیز ممنون. یاشاسین آذربایجان.

HUSEYN چهارشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 02:26 ب.ظ

bizim bu qeder deyerli insanimiz ola ola siz neden bir exlaqsizla musibe etmisiniz؟
onun necce ilde bir derde deyen fealiyeti olubdurmu?

قارتال چهارشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 04:52 ب.ظ

با سلام
از دوستان عزیز که در برپایی وتداوم این سایت زحمت میکشند کمال تشکر را دارم وتقاضامندم که در انتخاب افراد نهایت دقت را به عمل بیاورند.
اگر حسن ارک نویسنده برجسته حرکت ملی ازربایجان باشد وای به حال این حرکت.
من شخصا ایشان را میشناسم و همچنین از نیات شوم این گونه افراد که راه چاره را در نفوذ به حرکت ملی ازربایجان دیده اند اگاهم .چطور فردی که در سال(82 یا83 )حضور در قلعه بابک را تحریم میکندبا نام نویسنده برجسته حرکت ملی نام برده میشود؟.چطور فردی که یک ارمنی کمونیست را از ده تورکی که به عقاید کمونیستی پایبند نیست برتر بداند به عنوان فعال حرکت ملی یاد میشود ؟ ایا دوستان از بیوگرافی اخلاقی ایشان اطلاع دارند؟کمونیستها که دیگر جایی در میان مردم نداشتند و مردم آنها را کاملا شناخته بودند زمانی که دیدند حرکت ملی قوت گرفته سعی در نفوذ به ان کردند ومیکنند تا با سخنان شیرین و فریبنده خود را به این حرکت قالب کرده و این حرکت را از مسیر اصلی ان منحرف سازند.
از دوستان بزرگوار خواهشمندم که در باره افراد تحقیقات بیشتری نمایند.
یاشاسین ازربایجان

milletci چهارشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 06:09 ب.ظ

با سلام
به نظر بنده نباید با تخریب و هوچی گری انگشت شمار روشنفکران حرکت ملی را سرخورده کنیم.
قهرمانلارینی اونودان میللت یابانجی لارا قول اولار
((دکتر چهرگانی))

muganli پنج‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:16 ق.ظ

سلام با تشکر از مصاحبه تان با جناب ارک.هر چند که سابقه ایشان در نزد بسیاری معلوم و مشخص است اما نمی توان افرادی با تفکراتی اینچنینی را از فعالیت در جهت منافع ملت آذربایجان جنوبی محروم کرد.در رابطه با ادعا های ایشان در مورد خود محوری خود رهبری . خود های دیگر باید بگویم که در کدامین شرایط اجتماعی و سیاسی از دموکراسی و انسان دوستی حرف میزنیم در دورانی که فرزندان این ملت از زمان تولد تا مرگ در ساختار دیکتاتوری توتالییتریسی و تمامی صفات سیاسی منفی که یک جامعه میتواند دارا باشد ، درحال رشد میباشند.اما این شرایط دلیلی نمیشود بر استبداد و یا خدای ناکرده خود محوری بعضی ها که چشم دیدن قدرت و نفوذ عد ه ای از دوستان میللتچی خود در بین ملتمان که گفته هایشان با واقعیات آذربایجان همخوانی بیشتری دارد تا تخریبگران و شانتاژرها و یا عد ه ای منفعت طالبان که مانند آفتاب پرست دائما درحال رنگ عوض کردن هستند. یاشاسین آذربایجان یاشاسین موغان.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد